جالبترین ها

جالبترین ها

جالبترین مطالب علمی و عمومی
جالبترین ها

جالبترین ها

جالبترین مطالب علمی و عمومی

شهردار سئول در سال ۱۳۵۴

به دنبال مسافرت شهردار وقت تهران به کره جنوبی و شهر سئول در سال ۱۳۵۴ در جهت همکاری بین دو کشور ، سنگ بنای دو خیابان بزرگ در پایتخت دو کشور گذاشته شد.

خیابانی در تهران با نام سئول و خیابانی در سئول با نام تهران

در این قرارداد ، شهردار سئول آرزو میکند این تفاهم باعث گردد تا سئول نیز به مانند تهران شهر پیشرفته ای گردد و این درست در زمانی بوده است که وضعیت اقتصادی مردم کره نابسامان بوده است

نکته جالب آن است که خیابان تهران تنها اسم خارجی در میان خیابانهای سئول است

حال با گذشت 35 سال ، خیابان تهران مبدل به اصلی ترین ، زیباترین و گرانقیمت ترین خیابان سئول شده است

دفاتر صدها شرکت عظیم تجاری ، صنعتی و دفاتر شرکتهای بزرگ بین المللی از قبیل یاهو و برجهای بلند این خیابان که یک سرمایه گذاری بیش از ۱۰۰میلیارد دلاری را به خود جذب کرده است ، در این خیابان قرار دارد و این در حالی است که خیابان سئول در تهران تنها اتوبانی به خود دیده است

اینک این دو خیابان ، جلوه معنی داری به داستان توسعه یافتگی این دو شهر و کشور بخشیده است


http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up2/97945561067103164546.jpg

http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up2/68754382210673135289.jpg

او در جایگاه پالاینده و خالص کننده نقره خواهد نشست.

«در انجیل آمده است: او در جایگاه پالاینده و خالص کننده نقره خواهد نشست.»

atashejavidan (1).jpg

این آیه برخی از خانمهای کلاس انجیل خوانی را دچار سردرگمی کرد. آنها نمی‌دانستند که این عبارت در مورد ویژگی و ماهیت خداوند چه مفهومی می‌تواند  داشته باشد. از این رو یکی از خانمها پیشنهاد داد فرایند تصفیه و  پالایش نقره را بررسی کند و نتیجه را در جلسه بعدی انجیل خوانی به اطلاع سایرین برساند.

همان هفته با یک نقره‌کار تماس گرفت و قرار شد او را درمحل کارش ملاقات کند تا نحوه کار او را از نزدیک ببیند. او در مورد علت علاقه خود،  گذشته از کنجکاوی در زمینه پالایش نقره چیزی نگفت. وقتی طرز کار نقره کار را تماشا می‌کرد، دید که او قطعه‌ای نقره را روی آتش گرفت و گذاشت کاملاً داغ شود.

او توضیح داد که برای پالایش نقره لازم است آن را در وسط شعله، جایی که داغتر از همه جاست نگهداشت تا همه ناخالصی‌های آن سوخته و از بین برود. زن اندیشید ما نیز در چنین نقطه داغی نگه داشته می‌شویم. بعد دوباره به این آیه که می‌گفت: «او در جایگاه پالاینده و خالص کننده نقره خواهد نشست» فکر کرد.

از نقره‌کار پرسیدآیا واقعاً در تمام مدتی که نقره در حال خلوص یافتن است، او باید آنجا جلوی آتش بنشیند؟ مرد جواب داد بله، نه تنها باید آنجا بنشیند و قطعه نقره را نگهدارد بلکه باید چشمانش را نیز تمام مدت به آن بدوزد. اگر در تمام آن مدت، لحظه‌ای نقره را رها کند، خراب خواهد شد. زن لحظه‌ای سکوت کرد. بعد پرسید: «از کجا می‌فهمی نقره کاملاً خالص شده است؟» مرد خندید و گفت: «خوب، خیلی راحت است. هر وقت تصویر خودم را در آن ببینم.»

اگر امروز داغی آتش را احساس می‌کنی، به یاد داشته باش که خداوند چشم به تو دوخته و همچنان به تو خواهد نگریست تا تصویر خود را در تو ببیند.

یک تصمیم سرنوشت ساز

آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن آگهی وفاتش را بخواند!


http://www.mihan24.com/user_upload/images/editor_photo/1290319379nobel2.jpg


حتما می‌دانید که نوبل مخترع دینامیت است. زمانی که برادرش لودویگ فوت شد، روزنامه‌ها اشتباها فکر کردند که نوبل معروف (مخترع دینامیت) مرده است.


آلفرد وقتی صبح روزنامه‌ها را می‌خواند با دیدن آگهی صفحه اول میخکوب شد: «آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مر‌گ‌آورترین سلاح بشری مرد».


آلفرد خیلی ناراحت شد. با خود فکر کرد آیا خوب است که مرا پس از مرگ این گونه بشناسند؟

سریع وصیتنامه‌اش را آورد. جمله‌های بسیاری را خط زد و اصلاح کرد. پیشنهاد کرد ثروتش صرف جایزه‌ای برای صلح و پیشرفت‌های صلح آمیز شود.

امروزه نوبل را نه به نام دینامیت، بلکه به نام مبدع جایزه صلح نوبل، جایزه‌های فیزیک و شیمی نوبل و ... می‌شناسیم. او امروز، هویت دیگری دارد

.

یک تصمیم، برای تغییر یک سرنوشت کافی است

دلقک اوریژینال

” از خنده مُردن شیک ترین نوع مرگ است ”


انتظار دارید جمله بالا از چه کسی باشد ؟ کسی به غیر از باب هوپ هنرمندی که تا آخرین لحظات زندگی هم دیگران را به خنده وا میداشت .



باب هوپ


وودی آلن درباره او گفته : باب هوپ کمدینی است که بیشترین تاثیر را روی من گذاشت .


او در سال  ۱۹۹۸ از سوی ملکه الیزابت دوم نشان شوالیه افتخاری را دریافت کرد .


در سال ۱۹۹۷ بیل کلینتون او را ” سرباز افتخاری ” نامید . ( بدلیل اجرای برنامه برای سربازان در حین جنگ برای بیش از پنجاه سال )


او دو بار جایزه اسکار افتخاری دریافت کرد .


او عمری ۱۰۰ ساله از خدا گرفت و هیچ گاه هم دست از کار نکشید شعار او تنها یک چیز بود :


” من بازنشته نمی شوم تا آن که جنازه ام را از صحنه بیرون ببرند ”


او در طول زندگی خود کتاب های نیز منتشر کرد در سال ۱۹۹۰ او کتابی برگرفته از زندگی خود نگاشت

با نام ” شلیک نکنید ، فقط منم “ .


هوپ همیشه می گفت : ” تماشاگران بهترین دوستان من هستند و هیچکس از صحبت کردن با بهترین دوستانش خسته نمی شود.


باب هوپ چنان بداهه پرداز و مسلط بود که برای ۱۴ دوره متوالی اجرای مراسم اسکار را به تنهایی بر عهده داشت.


باب هوپ : “  آدم وقتی می‌فهمد دارد پیر می‌شود  که هزینه شمع‌ها ، از قیمت کیک بیش‌تر شود “


باب هوپ : ” اگر در قلبتون مهربونی و خیرخواهی ندارید ، بدترین نوع مشکل قلبی رو دارید ”


وقتی همسر باب هوپ در آخرین لحظات زندگی از او پرسید که تمایل دارد کجا دفنش کند باب هوپ گفت :


” غافلگیرم کن ! ”


درباره باب هوپ بیشتر بخوانید :


باب هوپ در ویکی پدیا


باب هوپ ؛ شیک ترین نوع مرگ  ( وب سایت آفتاب )


منبع : http://mumbojumbo.ir

یک خداشناس واقعی

http://boyspaper.net/tt/attach/1/1120685551.jpg


آرتور اَش ( Arthur Robert Ashe, Jr) (متولد ۱۰ ژوئیه ۱۹۴۳ درگذشته در ۶ فوریه۱۹۹۳)، تنیس‌باز برجسته سیاه‌پوست آمریکایی بود. او در ریچموند ایالت ویرجینیا بدنیا آمد و رشد کرد. او در دوران بازی خود سه بار عنوان مسابقات بزرگ جهانی تنیس، مشهور به گرند اسلم، را برد.آرتور اش قهرمان افسانه ای تنیس در سال 1983 تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت.این قهرمان افسانه ای تنیس ویمبلدون به خاطر خون‎ آلوده ای که درجریان عمل جراحی دریافت کرد به بیماری ایدز مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد. او از سراسر دنیا نامه هایی از طرفدارانش دریافت کرد.  


یکی از طرفدارانش نوشته بود:: چراخدا تورا برای چنین بیماری دردناکی انتخاب کرد؟
آرتور در پاسخش نوشت :  در دنیا  :
۵۰ میلیون کودک بازی تنیس را آغاز می کنند ،
۵میلیون یاد می گیرند که چگونه تنیس بازی کنند ،
۵۰۰هزارنفر تنیس را در سطح حرفه ای یاد می گیرند ،
۵۰هزارنفر پابه مسابقات ‏می گذارند
۵هزارنفر سرشناس می شوند ،
۵۰ نفربه مسابقات ویمبلدون راه پیدامی کنند ،
۴ نفربه نیمه نهائی می رسند و 2 نفر به فینال .
و آن هنگام که جام قهرمانی را روی دستانم گرفته بودم
هرگز نگفتم خدایا چرا من؟

و امروز هم که از این بیماری رنج می کشم هرگز نمی توانم بگویم خدایا چرا من؟؟

۹ تا از عجیب ترین جایزه های ایگ نوبل !

  http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up2/66286015782690713576.jpg
خیلی پیچیده نیست، فقط کافی است تا به بررسی علمی غژغژ کردن در بپردازید تا تبدیل به یک کاندیدای مهم برای بردن جایزه ایگ‌نوبل شوید. البته تحقیقتان باید کاملاً بر اساس روش‌های علمی باشد و با دلایل منطقی درباره هر موضوعی حرف بزنید. هر چیز پیش پا افتاده و بی‌اهمیتی می‌تواند موضوع یک تحقیق علمی باشد. هر اندازه تحقیقتان بی ارزش‌تر باشد، شانس‌تان برای بردن این جایزه بیشتر می‌شود. اصلاً کلمه ایگنوبل یعنی بی‌ارزش و پیش پا افتاده. هرچند هم‌آوایی با خود کلمه نوبل هم در انتخاب این اسم بی‌تأثیر نبوده است. حالا با هم تعدادی از این جوایز را بررسی می‌کنیم. هیأت داورانی که از دانشمندان هاروارد، نویسندگان مطبوعات و البته یک عابر پیاده ( که تصادفی انتخاب می‌شود ) تشکیل می‌شود، برندگان ایگ‌نوبل را انتخاب می‌کنند.

ادامه مطلب ...

میدان فردوسی در ایتالیا

http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up2/84931214459820467886.jpg

آیا میدانستید که غیر از تهران در شهر رم پایتخت ایتالیا میدانی به نام میدان فردوسی وجود دارد که در آن مجسمه ای نیز از فردوسی شاعر حماسه سرای ایرانی نصب گردیده؟


سالها پیش در شهر رم پایتخت ایتالیا، میدانی به نام شاعر پرآوزه ایران حکیم ابوالقاسم فردوسی نام گذاری شده است.

میدان فردوسی در یکی از مناطق سرسبز شهر رم واقع شده است که هم گردشگاه اهالی این شهر و هم محل تردد گردشگران خارجی است.
در این میدان مانند میدان فردوسی ایران تندیسی از ابوالقاسم فردوسی نصب شده است که قدمتی بیش از ۵۰ سال دارداین مجسمه که۱۸۵ سانتیمتر ارتفاع دارد وا ز مرمر سفید ساخته شده است ،کار استاد صدیقی است که در۲۰ ماه مه۱۹۵۸ به رم برده شد و طی مراسمی در یکی از میدانهای رم نصب شد .

علی اصغر حکمت شیرازی ، ادیب و مترجم ،در خاطرات اوایل دهه ۳۰ خود که در رم به تحریر درآورده است، می نویسد:«بعد از ساعتی به منزل مراجعت کردیم. در سر راه در یکی از میدانهای کوچک ویلابورگز، محلّ زیبایی که به نام "فردوسی" موسوم است به "پیاتزا فردوسی."
این مجسمه در پارک ویلا بورگزه (Villa borghese) پارک طبیعی بزرگی در شهر رم است که شامل ساختمانها، موزه ها و از جمله موزه گالریا بورگزه - galleria borghese می باشد.

این پارک با مساحتی حدود ۸۰ هکتار، بعد از پارک ویلا دوریا پامفیلی (Villa doria pamphili) بزرگترین پارک شهر رم است.
دراوایل قرن نوزدهم این پارک بازسازی شد و سال ۱۹۰۳ هم به پارک عمومی تبدیل شد.

نقل از خبرآنلاین