جالبترین ها

جالبترین مطالب علمی و عمومی

جالبترین ها

جالبترین مطالب علمی و عمومی

تـحمــل سـخــتی

تصویرها را یکی‌ یکی‌ ببیند و بخوانید تا پیام زیبا و پرمعنی را بگیرید 
  

ادامه مطلب ...

ناگفته هایی از چوپان دروغگو

http://s3.picofile.com/file/7633352896/155601_349.jpg

آنچه می خوانید یادداشتی طنز از زنده یاد عمران صلاحی با عناوین «گفتگو با چوپان دروغگو» است که برای نخستین بار مهدی فیروزان در سایت شهر کتاب منتشر کرده است.

 

* لطفا خودتان را معرفی بفرمایید.

نیازی به معرفی نیست. کتاب های درسی خودشان حسابی این جانب را معرفی کرده اند. همه فکر می کنند نامم چوپان است و فامیلم دروغگو.

* این دستگاه چیست که توی بقچه پیچیده اید؟

دستگاه پخش صوت. در دوران پست مدرن، ما دیگر از نی لبک استفاده نمی کنیم. گوسفندها هم به سرودهای تند غربی عادت کرده اند و سر حال که باشند، حرکات موزون هم می کنند. مثل حالا. ببینید چه دنبه ای تکان می دهند. سگ مان هم گاهی اوقات می زند زیر آواز و ما را از خماری در می آورد. تصمیم داریم در صورت امکان، دستگاه «اکو» هم بیاوریم تا گوسفندانی که در دور دست مشغول چرا هستند، از موسیقی بی نصیب نمانند.

* می بینم موبایل هم دارید. لابد کسانی که گوسفند زنده می خواهند، با این تلفن همراه تماس می گیرند.

خیر در دوران پیشامدرن ما ناچار بودیم برویم سر کوه، دست مان را دور دهان مان لوله کنیم و فریاد بزنیم آی گرگ… آی گرگ… این کار، هم وقت مان را می گرفت و هم نیرومان را. حالا با این تلفن همراه شماره های مختلفی را می گیریم و داد می زنیم آی گرگ… دیگر لزومی ندارد بالای کوه برویم.

* حالا واقعا گرگی هم وجود دارد یا مردم را سر کار گذاشته اید؟

از این کار لذت می بریم و خوش خوشان مان می شود. نمی دانید چه کیفی دارد وقتی مردم به کمک می آیند و می بینند از گرگ خبری نیست.

* پس بی خود نیست که به شما می گویند چوپان دروغگو. لابد آب هم قاطی شیرتان می کنید؟

اشتباه به عرض تان رسانده اند، ما شیر قاطی آب مان می کنیم.

* وقتی الکی داد می زنید «آی گرگ»، سگ تان چه عکس العملی نشان می دهد؟

اوایل مثل قرقی از جا می پرید و می دوید که پاچه گرگ را بگیرد، اما دندان اش به هوا اصابت می کرد.

* حالا چه کار می کنید؟

حالا وقتی داد می زنیم «آی گرگ»، سگ مان چانه اش را روی دست های اش می گذارد و می گوید: «بخواب، حال نداری.»

* حالا اگر واقعا گرگ به گله بزند چه کار می کنید؟ مردم که دیگر حرف شما را باور ندارند.

یک کاریش می کنیم. شاید با آقا گرگه کنار آمدیم. کافی ست یک خرده سبیلش را چرب کنیم.

* چه جوری؟

اینش دیگر به خودمان مربوط است.


لینک مرتبط : 

        حکایت چوپان دروغگو به روایت احمد شاملو

همه چیز در مورد رنگ سال 2013

شاید بد نباشد یک تغیر کوچک در زندگیتان ایجاد کنید تغییری که حال شما را بهتر کند و به زندگیتان حس و حال تازه ای بدهد، یک تغییر رنگی، چه بهتر که رنگ سال را به زندگیتان وارد کنید.
 

چه در لباسها و چه در خانه تان می توانید زمردی را وارد کنید و از آن تاثیرات مثبت بگیرید.


همه چیز در مورد رنگ سال 2013


خانمها دوستش دارند و این دوست داشتن ریشه ای تاریخی دارد. «زمرد» همیشه محبوب بوده به خصوص در میان خانمها، رنگ خاص این قطعه جواهر چشم را می گیرد و رها نمی کند.


همه چیز در مورد رنگ سال 2013

ادامه مطلب ...

شهری بدون نیاز به کربن!!

http://s2.picofile.com/file/7619372682/8531_245.jpg


مسوولان توسعه و عمران امارت متحده عربی اعلام کردند، کار ساخت اولین شهر فاقد کربن (کربن صفر) جهان که ‪ ۵۰‬هزار نفر را در یک محیط بدون خودرو جای خواهد داد، در ابوظبی واقع در خلیج نفت خیز امارات متحده عربی آغاز  شده است.


به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از خبرگزاری فرانسه، در شهر “مصدر” که تماما با انرژی تجدیدپذیر از جمله انرژی خورشیدی، اداره خواهد شد، مردم می‌توانند در محفظه‌هایی که بطور خودکار حرکت می‌کند به اطراف حرکت کنند.

این امارت بیابانی تقریبا بطور ثابت می‌تواند از منبع نور خورشید استفاده کند.

“خالد عواد” مدیر واحد توسعه مستغلات طرح “مصدر” شرکت انرژی آینده ابوظبی به خبرگزاری فرانسه گفت، در این شهر هیچ اثری از کربن دیده نخواهد شد.

وی در حاشیه “اجلاس انرژی آینده جهان” در ابوظبی پایتخت امارات عربی متحده گفت، این شهر بالاترین کیفیت زندگی ممکن را به شهروندان خود ارائه خواهد داد.

ادامه مطلب ...

خاطرات دهه شصتی ها

نسل ما یعنی... خاله بازی با چادرای مامانامون تو کوچه. یعنی بیدار شدن با بوی نفت بخاری نفتی. یعنی بوی نون پنیر و نارنگی تو کیف. یعنی فوتبال دستی. یعنی مانتو خفاشی با اپول. یعنی توپ دولایه رنگی پلاستیکی. یعنی صف نون ...


خاطرات دهه شصتی ها (2)


نسل ما یعنی یعنی بوی نم خاک بعد بارون تو کوچه خاکی...یعنی ویدئو قاچاق...یعنی آتاری و میکرو... یعنی سیگار زر... یعنی انباری و بوی سرکه... یعنی شکر، روغن ،قند کوپنی... یعنی فخر فروختن با کتونی میخی... یعنی قاق بودن تو بیخ دیواری... یعنی ته کلاس و تقسیم لواشک... یعنی سیاه چال... یعنی کارت صدآفرین... یعنی حسرت یک دقیقه خواب بیشتر تو زمستون... یعنی ادکلن کبرا و ویوا... یعنی لاک قرمز و قند! تلویزیون سیاه و سفید... یعنی بستنی کیم دوقلو... یعنی آدامس خروس نشان... بوی آش و کشک تو یه روز بارونی... یعنی کیسه و سفیدآب... یعنی علاالدین و سیب زمینی... یعنی کوبلن و کاموا... یعنی بوی ماهی دودی... یعنی کارت بازی با دمپایی... یعنی کپسول بوتان و پرسی... یعنی جوجه رنگی... یعنی چشم کبود و مامان دوستت دم در... یعنی نوار کاست... سیاوش شمس و داریوش... آلبالو خشکه رو پشت بوم... یعنی بوی نفتالین لای رختخواب... یعنی پرش از روی رختخواب ها و سقوط آزاد با اونا... یعنی تک درخت ته کوچه... یعنی خریدن لبو و لواشک از سر کوچه ی مدرسه... یعنی خوردن ساندویچ کثافتی اونم با ولع ... یعنی سوختگی نارنجی رنگ بلوز کاموایی... یعنی ساختن آدم برفی با لگن حموم... یعنی بوی نم زیرزمین... یعنی نیمکت سه نفره... یعنی چوبین و برانکا... یعنی تیله بازی... یعنی اشکنه... یعنی خرپلیس... عاشق شدن از پس پرده ی حیا و شرم... یعنی نامه پسر همسایه... نسل ما یعنی من... یعنی تو... یعنی ما...


ادامه مطلب ...

ترسناک‌ترین چیزی که در یک غار می‌توان دید...

بیل توئت، عکاس نشنال‌جئوگرافیک به غاری در گولکوندا فورت رفته بود تا از خفاش‌های آن‌جا عکس بگیرد و پس از گرفتن سه عکس متوالی با فلاش، این چشم‌انداز هولناک را از صدها خفاشی که به او خیره شده بودند، ثبت کرد.

خفاش‌ها پرجمعیت‌ترین گروه پستانداران هستند و کمتر تغییری در تعداد آنها تاثیر بزرگی بر اکوسیستم منطقه محل سکونت آن‌ها می‌گذارد. اغلب خفاش‎ها در شب فعالیت می‏کنند و روزها در نواحی تاریک مانند غار استراحت می‎کنند. 

 
پدیده‌ای که در این‌جا مشاهده می‌کنید، بازتاب نور از انتهای چشمان خفاش‌هاست که کمی با پدیده‌ای که معمولا به قرمزشدن چشم‌ها در عکس‌های شبانگاهی متفاوت است. وقتی نور محیط خیلی کم باشد، مردمک چشم‌ها گشوده می‌شود تا بتوانیم در نور کم هم اجسام را تشخیص دهیم. در چنین شرایطی وقتی فلاش زده می‌شود، نور شدیدی وارد چشم شده و فضای تاریک داخل را روشن می‌کند. در انتهای چشم، شبکیه قرار دارد که پوشیده از مویرگ‌هاست و به همین دلیل سرخ‌رنگ است. نور بازتاب‌شده از چشم به دوربین می‌رسد و چشم را سرخ‌رنگ نشان می‌دهد.
همان‌طور که شب‌هنگام شیشه پنجره اتاق به یک آینه تبدیل می‌شود، چشمان حیوانات هم در تاریکی با تابیدن اندکی نور، برق می‌زند. دلیل این پدیده این است که در اغلب حیوانات، مردمک چشم بسیار بسیار بزرگ می‌شود تا حیوان بتواند در تاریکی به راحتی ببیند و فضای تاریک بسیار بیشتری از داخل چشم نمایان می‌شود، طوری که اثر بازتاب نور از اثر عبور نور به داخل بیشتر می‌شود و نور بازتاب می‌شود.

برای مشاهده عکس بزرگ از نشنال‌جئوگرافیک، اینجا را کلیک کنید.

 

مکه، چند خطی با زنده یاد حسین پناهی

در مکه که رفتم خیال میکردم دیگر تمام گناهانم پاک شده است...

 

غافل از اینکه تمام گناهانم گناه نبوده و تمام درست هایم به نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود.
در مکه دیدم خدا چند سالیست که از شهر مکه رفته و انسانها به دور خویش میگردند!
در مکه دیدم هیچ انسانی به فکر فقیر دوره گرد نیست... دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان خویش را بزداید غافل از اینکه آن دوره گرد خود خدا بود!

در مکه دیدم خدا نیست و چقدر باید دوباره راه طولانی را طی کنم تا به خانه خویش برگردم و در همان نماز ساده خویش تصور خدا را در کمک به مردم جستجو کنم...
آری، شاد کردن دل مردم همانا برتر از رفتن به مکه ایست که خدایی در آن نیست...


1

ذهن خلاق - تراشه‌های مداد

مارتا آلتس با تراشه‌های مداد طراحیش ، شخصیت‌های را به وجود آورده که در عین سادگی ما را مبهوت خلاقیتش می‌کند. به راستی مارتا چگونه ایده اولیه طراحی این شخصیت‌ها به ذهنش خطور کرده است ؟ برای دیدن دیگر کارهای طراحی او به سایت شخصیش مراجعه کنید.



ادامه مطلب ...