جالبترین ها

جالبترین مطالب علمی و عمومی

جالبترین ها

جالبترین مطالب علمی و عمومی

جراحی زیبایی

http://s5.picofile.com/file/8128262168/10385415_785240338162528_2609849435126189546_n.jpg

زمانی که فردی تن به جراحی زیبایی می‌دهد،‌ امیدوار است پس از پایان جراحی و درد و رنج ناشی از آن، کمی متفاوت و بسیار زیباتر به‌نظر بیاید، اما هیچ‌کس دوست ندارد به‌ اندازه‌ای تغییر کند که غیرقابل شناسایی باشد.

براساس گزارش میل‌آنلاین، برخی از جراحان زیبایی کره جنوبی به‌ اندازه‌ای حرفه‌ای و قابل هستند که مشتریان خود را با مشکلی غیرمنتظره مواجه می‌سازند: غیرقابل شناسایی شدن.

افرادی که از خارج از کره جنوبی برای انجام جراحی زیبایی وارد این کشور می شوند،‌ پس از عمل، به اندازه‌ای تغییر می‌کنند که درزمان بازگشت به کشور خود در بخش کنترل گذرنامه فرودگاه دچار مشکل می‌شوند. براساس گزارش وب‌سایتی کره‌ای، برای رفع این مشکل تعدادی از بیمارستان‌ها مجبورند به بیماران خود گواهی جراحی زیبایی بدهند تا افراد بتوانند با کمک آن به خانه‌های خود بازگردند.

گفته می‌شود مراکز کنترل گذرنامه با دیدن این گواهی‌های پزشکی راحت‌تر به این افراد اجازه ورود می‌دهند. بیمارستان‌ها سال‌ها است که به‌خوبی از این مشکل آگاهند اما این آگاهی تغییری در محبوبیت جراحی‌های زیبایی در کره جنوبی ایجاد نکرده‌است. یکی از نمونه‌های قابل توجه، مشکل 23 زن چینی بود که پس از انجام جراحی برای بازگشت از کره به چین دچار مشکل شده ‌بودند، زیرا ظاهر آنها با تصویر گذرنامه‌شان کاملا متفاوت بوده‌است. این افراد در فرودگاه مورد بررسی دقیق قرار گرفته‌اند و در نهایت به آنها توصیه شده که به سرعت گذرنامه‌های خود را تغییر دهند.

محبوبیت کره جنوبی به عنوان پایگاهی برای جراحی‌های زیبایی روز‌به‌روز افزایش پیدا می‌کند و براساس گزارش انجمن بین‌المللی جراحان زیبایی سرانه انجام جراحی‌های زیبایی در این کشور بالاترین رقم را در جهان داراست. در حقیقت،‌ از هر 77 کره‌ای یک‌نفر تحت جراحی زیبایی صورت قرار می‌گیرد و 20 درصد از زنان 19 تا 49 ساله کره‌ای اعتراف کرده‌اند به جراحی زیبایی تن داده‌اند. محبوب‌ترین نوع جراحی نیز در میان زنان کره‌ای جراحی برداشتن پلک و بزرگتر کردن چشم‌ها است.

سردر دانشگاه تهران

http://s5.picofile.com/file/8119316684/14_10_1388_IMAGE633981880191725000.jpg

در سال 1343، کورش فرزامی، از دانشجویان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، مسابقه طراحی سر در دانشگاه تهران را برنده شد.

برخی بر این عقیده اند که طرح سردر دانشگاه، الهام گرفته از تصویر خیالی دو پرنده ای است که بال هایشان را برای اوج گرفتن و برخاستن از زمین، باز کرده اند. علم و دانش به دو بال تشبیه شده اند که ورود به دانشگاه با آن دو ممکن است و خروج از دانشگاه نیز با تقویت این بال ها موجب صعود افراد بر فراز اجتماع خود و پاسداری از آن می شود.

عده ای دیگر آن را به عنوان کتابی که به صورت باز در مقابل دیدگان گذارده شده باشد می دانند که بیانگر ارزش مطالعه و تحقیق است.

افتخار آدمی بر پیروز شدن نیست، بر تسلیم نشدن است


http://s5.picofile.com/file/8105836092/524475_424299157608310_370571763_n.jpg


دوراندو پیتری، مشهورترین دونده ماراتون تاریخ کشور ایتالیاست. او عمده شهرت خود را از مسابقات المپیک سال 1908 لندن دارد که سرنوشت دراماتیکی برای او داشت.

پیتری 23 ساله در جولای 1908 و در جریان مسابقات المپیک، رقابت خود را با 56 ورزشکار دیگر از سایر نقاط دنیا در ساعت 2:33 بعد از ظهر آغاز کرد. در آن زمان، مسافت مسابقه دوی ماراتون المپیک، 42.2 کیلومتر بود. دوراندو، مسابقه را خوب آغاز نکرد. اما در کیلومترهای پایانی با تحمل فشار بسیار بالا توانست از همه حریفان پیشی بگیرد. تنها دو کیلومتر دیگر تا پایان باقی مانده بود. دو کیلومتر پایانی در داخل استادیوم بود و او پس از ورود به استادیوم، مسیر اشتباه را در پیش گرفت.

داوران مسابقه او را متوجه اشتباهش کردند. او که از خستگی و دهیدراسیون (نوعی بیماری بسیار خطرناک که بر اثر کم آبی به شخص مستولی می شود) شدید در آن لحظه رنج می برد در هنگام تغییر مسیرش به سمت مسیر درست، بر زمین افتاد. او به کمک داوران و در مقابل دیدگان 75 هزار تماشاگر از زمین بلند شد. او تا رسیدن به خط پایان، 4 بار دیگر بر زمین افتاد که هر چهار بار، داوران به او در بلند شدن کمک کردند.

او بالاخره از خط پایان عبور کرد و فاتح طلای المپیک شد. او که تمام مسیر را در زمان 2 ساعت و 44 دقیقه دویده بود، بر اثر خستگی مفرط، 10 دقیقه زمان مصرف کرد تا 350 متر پایانی را نیز سپری کند. "جانی هایس"، دونده آمریکایی توانست دومین نفری باشد که از خط پایان عبور می کند. تیم آمریکا دقیقا پس از پایان، شکایتی را به هیئت داوران مسابقات دادند که کمک داوران در بلند کردن دوراندو از روی زمین را خطا می دانستند. شکایت آنها مورد موافقت قرار گرفت و دوراندوی جوان با وجود تلاش فراوان، از دور رقابتها حذف شد و حتی مدال نقره نیز به او نرسید.


دوراندوی جوان تا 3 سال پس از رویداد، دویدن را ادامه داد و جوایز فراوانی کسب کرد. او سپس دیگر مسابقه نداد و در نهایت در 56 سالگی و بر اثر حمله قلبی درگذشت.

عکس بالا، لحظه رسیدن او به خط پایان را نشان می دهد.

میتی کومون

http://s3.picofile.com/file/7924198602/293657_487245497980342_193547550_n.jpg
سفرهای میتی کومون شاید براستی و به خصوص برای پسربچه های ایرانی یادآور خاطرات فراوانی باشد. دوبله زیبا، ژانر احساسی رزمی و شخصیتهای جالب داستان به خصوص زمبه و سگارو، همگی در ماندگاری این کارتون جذاب تاثیرگذار بودند.
اما داستان میتی کومون هم براستی خواندنی است. میتی کومون در حقیقت "میتو کومان" بوده است که برگرفته از شخصیتی تاریخی به نام "توکوگاوا میتسوکنی" بود که در قرن هفدهم در ژاپن و در میتو میزیسته است که از افراد عالی رتبه شهر میتو به حساب می آمده. عکس پایینی، میتو کومان واقعی را نشان می دهد. میتو کومان به دلیل صداقتش و هم‌چنین به خاطر اعتماد بیش ازحد شوگون اعظم به او، کار بازرسی و سرکشی به سایر شهرها را انجام می‌داد. او دو محافط نیرومند به نامهای "ساساکی سوکه سابورو" و "واشوسی کاکانوشین" که به ترتیب در کارتون با نامهای "تسوکه" و "داداش کایکو" ظاهر شدند. شخصیتهای سگارو و زمبه نیز شخصیتهای خیالی بودند که برای جذابیت بیشتر به کارتون اضافه شدند.
البته در کنار کارتون "سفرهای میتی کومون"، سریال تلویزیونی آن نیز تولید شده که در 1951 ساخته شد. در سال 1990، "WNYE-TV" اقدام به پخش مجدد آن با عنوان "حاکم بزرگ میتو" کرده است. پخش این سریال همچنان ادامه دارد. تصاویر سمت راست و چپ بالا به ترتیب شخصیت های سری تلویزیونی و کارتونی شخص میتی کومون هستند که شباهت خیره کننده ای به هم دارند.


اطلاعات بیشتر در مورد انیمیشن یا کارتون را در این لینک بخوانید:
http://irananimators.ir/news/963.do

یکی از بخشهای جالب اپیزود میتوکومان را در این لینک ببینید:
http://www.youtube.com/watch?v=ypeO8gUE-tw

اطلاعاتی در مورد سری تلویزیونی این سریال را از اینجا دنبال کنید:
http://wiki.d-addicts.com/Mito_Komon

استیون هاوکینگ

http://s4.picofile.com/file/7912054729/532783_375026762535550_544616616_n.jpg

استیون هاوکینگ بریتانیایی شاید از نظر نبوغ چیزی از آلبرت انیشتین کم نداشت. اما شانس، زیاد با او یار نبود. او نماد مجسم غلبه اراده و امید بر بیماریست. او در سال 1963 و در بیست یک سالگی به بیماری بسیار نادری و علاج ناپذیری به نام ALS دچار شد که نوع حاد بیماری MS است و سیستمهای عصبی شخص را فلج می کند.
پزشکان به او گفته بودند که او تنها 2 یا 3 سال دیگر زنده خواهد بود. اما او همچنان زنده است و به طور دائم در حال درو کردن جایزه ها، مدالها و کرسی های افتخاری دانشگاه ها و همچنین نگاشتن کتاب است. کتابهای او بسیار جنجالی و معمولارکورد شکن بوده اند. او عالیترین نشان افتخار آمریکا را نیز چند سال پیش از باراک اوباما دریافت کرد. تمام بدن او فلج است و تنها دو انگشت دست او حرکت می کند و همان دو انگشت با اتصال او به کامپیوترهای بسیار پیشرفته، وظیفه صحبت کردن و نوشتن را به جای او انجام می دهند.
اما تصویر سمت چپ، مربوط به سال 1965 است. زمانی که استیون با دختری به نام "جین وایلد" ازدواج کرد. در دستان استیون یک عصا می بینید که نشان پیشرفت بیماری بوده است. با این حال جین که به شدت به استیون علاقه مند بود و با وجود اینکه می دانست شوهرش شاید تنها یک سال دیگر زنده بماند، با او ازدواج کرد. ازدواجی که 25 سال و تا سال 90 دوام داشت. از آن جالب تر ازدواج دوم استیون با الین میسون در 1995 (عکس سمت راست) بود. الین میسن در حقیقت با یک انسان تمام فلج که تمام زمانش را روی صندلی چرخ دار بود ازدواج کرد. این ازدواج نیز 11 سال به درازا کشید.

ماجرای سگ دوست داشتنی و تاریخی که هاچیکو نام داشت


http://s2.picofile.com/file/7893950428/377789_295119163859644_75958448_n.jpg
هاچیکو در ماه نوامبر 1923 به دنیا آمد و زمانی که تنها دو ماه داشت، به شکلی کاملا تصادفی توسط شخصی به نام دکتر شابرو اوئنو، استاد دانشکده کشاورزی دانشگاه توکیو، پیدا شد. دکتر اوئنو او را به منزلش برد و از او مراقبت کرد.
منزل او که از دانشگاه فاصله زیادی داشت، او را مجبور می کرد که برای رفتن به دانشگاه، هر روز به ایستگاه قطار برود و بعد از ظهر هم با همان قطار برگردد. این کار تقریبا هر روز ادامه داشت. هاچیکو، چنان دلبستگی به صاحبش پیدا کرد که هر روز به ایستگاه قطار می آمد تا صاحبش را بدرقه کند. جالب تر اینجا است که وقتی دکتر اوئنو از سر کار برمی گشت می دید که هاچیکو روی یک سکوی کنار ایستگاه نشسته و منتظر صاحبش است. هاچیکو این کار را تا ماه می 1925، تقریبا 16 ماه به صورت مداوم انجام داد تا اینکه در یکی از همین روزها، پروفسور اوئنو که از بیماری مغزی رنج می برد بر اثر سکته مغزی در سر کلاس درس، درگذشت.
انتظار هاچیکو بیهوده بود. خانواده دکتر او را به منزل برگرداندند. فردای آن روز، هاچیکو باز هم سر ساعت مقرر به ایستگاه رفت و به انتظار صاحبش نشست. اما دریغ که این انتظار بیهوده بود. تقریبا هم مسافران قطار و صاحبان مغازه اطراف هاچیکو را به خوبی می شناختند و از وفاداری بی نظیر این سگ حیرت زده شده بودند.
در سال 1932، مقاله ای از هاچیکو و رفتارش در روزنامه "توکیو آساهی شیمبوهی" چاپ شد و هاچیکو را به شهرتی ملی رساند. سگی تحسین برانگیز که هر روز با اشتیاق و راس ساعت مقرر روی سکوی کنار ایستگاه می نشیند و منتظر صاحبش می ماند. دریغ که دکتر اوئنو مرده و هیچگاه برنمی گردد.
جنازه هاچیکو در روز 8 مارس 1935 در کنار ایستگاه قطار شیبویا یافت شد. هاچیکوی جوانی که از چند ماهگی هر روز به انتظار صاحبش در کنار ایستگاه می ایستاد بدون دلسرد شدن، این کار را تا ده سال بعد و در اوج فرتوتی و بیماری نیز انجام داد.
کم کم هاچیکو تبدیل به سمبل ملی وفاداری شد تا اینکه دستور ساخت تندیسی از هاچیکو بر روی همان سکویی که هاچیکو در کنار ایستگاه منتظر صاحبش می ماند، داده شد. این تندیس یک بار در جنگ تخریب شد اما دوباره ساخته شد.
هم اکنون پس از گذشت 85 سال از آن واقعه، تندیس هاچیکو، همچنان در انتظار بازگشت صاحبش است.از داستان این سگ، فیلم سینمایی بسیار زیبایی نیز به نام "هاچیکو، داستان یک سگ" ساخته شده است

عجیب ترین فرارها از زندان

فرارهای بزرگ را در فیلم ها دیده ایم ولی بعضی از آن ها در واقعیت رخ داده اند و در ادامه این مطلب به بررسی جالب ترین این فرارها می پردازیم. 


http://chekhabaronline.ir/images/position36/2012/10/prison.jpg


 

1- کرجی ساخته شده از بارانی

طولانی ترین و بهترین فرار از زندان متعلق به سال 1962 است وقتی دو زندانی توانستند از زندان معروف آلکاتراز که در جزیره ای در سان فرانسیکو واقع است فرار کنند. شیوه ی فرار آنها به نظر باور نکردنی می آید. آنها از بارانی زندانی ها برای خود کرجی ساختند تا بتوانند با آن خود را به ساحل برسانند.

البته فرانک موریس، جان و کلرنس انگلین ابتدا به مدت یک هفته مشغول کندن دیوار بتنی سلول شان بودند. آنها جدای از قاشق از یک مته هم استفاده کردند. مته ای که آن را با موتور جارو برقی درست کرده بودند. از طریق هواکشها به سقف ساختمان رسیدند و از آن جا توانستند از محوطه زندان خارج شوند. برای این که نگهبانان از فرارشان مطلع نشوند چیزی شبیه سرشان درست کردند و آن را در تختخواب گذاشتند.

تا امروز کسی خبری از آنها ندارد. تنها اثری که از آنها به دست آمده بخش هایی از کرجی شان است که کنار ساحل پیدا شده است. شاید هم اصلا سالم به ساحل نرسیده و در آبهای اقیانوس آرام غرق شده باشند.

ادامه مطلب ...

An Office in the Forest


Selgas Cano – Madrid

This offices some of the biggest companies in the world, but when it comes to making awesome offices, size doesn’t matter. This must be one of the most relaxing offices to work in, because you’re half underground, and half above ground, with views out into the woods. This is Selgas Cano Office, which was designed by Iwan Baan and is situated in a forest, near Madrid, in Spain


http://s1.picofile.com/file/7512762896/3492011132_1e56a38dee_o.jpg


http://s3.picofile.com/file/7512762682/3492011640_d6e7d061b8_o.jpg