خدایا چگونه زیستن را تو به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم دانست…
ای خداوند… ای خداوند!
به علمای ما مسئولیت، و به عوام ما علم، و به مومنان ما روشنایی، و به روشنفکران ما ایمان و به متعصبین ما فهم و به فهمیدگان ما تعصب و به زنان ما شعور و به مردان ما شرف و به پیروان ما آگاهی و به جوانان ما اصالت و به اساتید ما عقیده و به دانشجویان ما نیز عقیده...
و به خفتگان ما بیداری و به دینداران ما دین و به نویسندگان ما تعهد و به هنرمندان ما درد و به شاعران ما شعور و به محققان ما هدف و به نومیدان ما امید و به ضعیفان ما نیرو و به محافظهکاران ما گستاخی و به نشستگان ما قیام و به راکدین ما تکان و به مردگان ما حیات و به کوران ما نگاه و به خاموشان ما فریاد و به مسلمانان ما قرآن و به شیعیان ما علی(ع) و به فرقههای ما وحدت و به حسودان ما شفا و به خودبینان ما انصاف و به فحاشان ما ادب و به مجاهدان ما صبر و به مردم ما خودآگاهی...
و به همه ملت ما همت، تصمیم و استعداد فداکاری و شایستگی نجات و عزت ببخش!
آزمون IELTS برای ارزیابی توانایی های انگلیسی کسانی طراحی شده است که مایلند در محیط های انگلیسی زبان کار یا تحصیل نمایند .
ادامه مطلب ...ناگفته نماند که در آن زمان المانیها برای توسعه راه آهن ایران زحمت زیادی کشیدند. به این خاطر محله اطراف ایستگاه مرکزی راه آهن در جنوب تهران به اسم نازی آباد نامگذاری شد.
ادامه مطلب ...اینجاست که مطمئن می شویم این واژه یا عبارت (گروه واژگان) معنای اصطلاحی داشته و لازم است معنای آن را در دیکشنری های اصطلاحات جستجو کنیم.
اما بد نیست بدانیم تمام این واژگان صرفاً در یک زیرمجموعه قرار نگرفته و البته اصطلاحات هر زبان به بخش های مختلف تقسیم می شوند که در این نوشته به معرفی دسته بندی اصطلاحات انگلیسی خواهیم پرداخت.
ادامه مطلب ...چیز مهمی نیست اینجا موزه لوور ایران است! مرکز نگهداری یک مشت تاریخ بی ارزش چند هزار ساله!!
دوستی میگفت: "متاسفانه من خود شاهد نگهداری مضحک این اشیا در موزه ایران باستان بوده ام. مجسمه کوچک ازدواج مقدس شاهکار با ارزش را برای تحقیقی دانشگاهی با هزار منت به من نشان دادند. آن را از میان جعبه کارتن و مقداری پنبه بیرون آوردند. (کتابخانه موزه آبگینه کتاب عکس این اثر را امانت نمی دهد!!!) از ترس حاضر نشدم آنرا در دست بگیرم و مسئول آن، با بی تفاوتی آن را روز میز گذاشت تا از آن عکس بگیرم محل نگهداری در کمد قسمت اداری بود!!!"
برای تمام چیزهای منفی که ما بخود میگوییم، خداوند پاسخ مثبتی دارد.
تو گفتی «آن غیر ممکن است»، خداوند پاسخ داد «همه چیز ممکن است»
تو گفتی «هیچ کس واقعاً مرا دوست ندارد»، خداوند پاسخ داد «من تو را دوست دارم»
تو گفتی «من بسیار خسته هستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو آرامش خواهم داد»
تو گفتی «من توان ادامه دادن ندارم»، خداوند پاسخ داد «رحمت من کافی است»
تو گفتی «من نمیتوانم مشکلات را حل کنم»، خداوند پاسخ داد «من گامهای تو را هدایت خواهم کرد»
تو گفتی «من نمیتوانم آن را انجام دهم»، خداوند پاسخ داد «تو هر کاری را با من میتوانی به انجام برسانی»
تو گفتی «آن ارزشش را ندارد»، خداوند پاسخ داد «آن ارزش پیدا خواهد کرد»
تو گفتی «من نمیتوانم خود را ببخشم»، خداوند پاسخ داد «من تو را بخشیده ام»
تو گفتی «من میترسم»، خداوند پاسخ داد «من روحی ترسو به تو نداده ام»
تو گفتی «من همیشه نگران و ناامیدم»، خداوند پاسخ داد «تمام نگرانی هایت را به دوش من بگذار»
تو گفتی «من به اندازه کافی ایمان ندارم»، خداوند پاسخ داد «من به همه به یک اندازه ایمان داده ام»
تو گفتی «من به اندازه کافی باهوش نیستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو عقل داده ام»
تو گفتی «من احساس تنهایی میکنم»، خداوند پاسخ داد «من هرگز تو را ترک نخواهم کرد»
برای تمام نعماتی که به من ارزانی داشتی سپاسگزارم
برای تمام روزهای آفتابی و برای تمام روزهای غمگین ابری و بارانی
برای غروبهای آرام و شبهای تاریک و طولانی
تو را شکر می گویم برای سلامتی و بیماری، برای غمها و شادیهائی که به من عطا کردی.
تو را شکر می گویم برای تمام چیزهائی که مدتی به من قرض دادی و سپس بازپس گرفتی.
خدایا، شکرت برای تمام لبخندهای محبت بار، دستان یاری رسان، برای همه آن عشق و محبت و چیزهای شگفت انگیزی که دریافت کردم.
شکر برای تمام گلها و ستارگان، برای فرزندان و عزیزانی که دوستم دارند.
خدایا، تو را شکر می گویم برای تنهائیم، برای شغلم، برای مسائل و مشکلاتم، برای تردیدها و اشکهایم، چرا که همه اینها مرا به تو نزدیکتر کرد.
تو را شکر می گویم برای تداوم حیاتم، برای اینکه سرپناهی در اختیارم نهاده ای، برای غذایم و برای برآورده کردن تمام نیازم.
پروردگارا، همان را می خواهم که تو برایم خواسته ای.
ادامه مطلب ...آیا میتوانید نوشته زیر را بخوانید...
.
.
.
.
.
.
اگر نتوانستید، گوشه های
چشم خود را بکشید و چشمانتان را تقریباً 90٪ ببندید... مثل ژاپنیها..
حالا دوباره به متن نگاه کنید، اینبار حتماً خواهید توانست آنرا بخوانید.
جالب بود نه؟