جالبترین ها

جالبترین ها

جالبترین مطالب علمی و عمومی
جالبترین ها

جالبترین ها

جالبترین مطالب علمی و عمومی

شکست های جالب از شخصیت های معروف دنیا

از دفتر روزنامه ای که در آن مشغول به کار بود اخراج شد چرا که رئیسش فکر میکرد تخیل خلاقیت و ایده های خوب ندارد



والت دیزنی: موسس شهر بازی دیزنی لند و شرکت والت دیزنی (آفریننده میکی موس سفید برفی و..) برنده ۲۲ جایزه اسکار
ادامه مطلب ...

بدشانس‌ترین آدم‌های تاریخ


توتوما یاماگاتچی (Tsutomo Yamaguchi): این مرد ژاپنی که اکنون 93 سال سن دارد، یکی از بدشانس‌ترین آدم‌های تاریخ به شمار می‌رود. در زمان جنگ جهانی دوم، اولین بمب‌های اتمی تاریخ بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته شدند و یاماگاتچی در زمان هر دو بمباران اتمی، در این دو شهر حضور داشت. در 6 آگوست 1945، یاماگاتچی برای انجام یک ماموریت کاری عازم هیروشیما شد. هنگامی که قصد داشت از قطار پیاده شود، ناگهان اولین بمب اتمی تاریخ در این شهر و در 2 کیلومتری او انداخته شد و فاجعه‌ی وحشتناکی را به بار آورد. یاماگاتچی در اثر این انفجار پرده‌ی گوشش پاره و دچار نابینایی موقت شد. او پس از گذراندن یک شب در پناهگاه حمله هوایی، تصمیم گرفت که از ماموریت خود صرفنظر کند و به شهر خود بازگردد.


سه روز پس از این حادثه، یاماگاتچی در دفتر رئیس خود، مشغول صحبت با او بود که ناگهان دومین بمب اتمی تاریخ بر روی این شهر، ناکازاکی، و این بار هم در فاصله 2 کیلومتری از او انداخته شد و این شهر را نیز ویران کرد.
یاماگاتچی از این دو انفجار جان سالم به در برد و از آن پس به یکی از مخالفان سرسخت بمب‌های اتمی تبدیل شد. او کتاب‌های بسیاری را در مورد تجربیات خود نوشته است تا افکار عمومی را نسبت به خطرات بمب‌های اتمی آگاه کند.

ادامه مطلب ...

علی واکسیما



خیلی‌ها علی واکسیما یا علی ۲۰۰۰ رو میشناسن ، باکلاس‌ترین واکسی تهران.عاشق آنتونیو باندارس ، با تلفن زدن به علی واکسیما به سراغ‌تون میاد و کفش‌هاتون رو واکس میزنه.

علی واکسیما یا در اصل علی حسن‌خانی وب‌سایت هم داره که اینجا می‌تونید بهش سربزنید.

علی وقتی برای مشتری‌ها واکس میزنه ابتکاراتی به خرج میده مثلآ :

۱ – بعد از تموم شدن واکس زدن به بند کفش‌ها عطر میزنه تا خوش بو بشن.

۲ – برای مشتری‌ها با MP3 Player آهنگ پخش می‌کنه.

علی واکسیما ۱۴ سال به این کار اشتغال داره و متولد سال ۱۳۵۱ در شهر ری هست.علی واکسیما دوچرخه‌اش را هم خودش ساخته چون دو چرخ در  جلو داره و یک چرخ عقب.

اگر کفشی برای واکس زدن دارید به علی واکسیما زنگ بزنید.

علی واکسیما در رسا‌نه‌ها :

توکای مقدس درباره علی واکسیما نوشته بود : علی واکسیما دوست براد پیت.

تصاویر علی واکسیما در گذر زمان

 مصاحبه برنامه در شهر با علی واکسیما [تصویری]


منبع : http://mumbojumbo.ir

یادش بخیر قدیما، گل کوچیک …

فکر کنم بیشتر آقا پسرها با این مطلب آشنا باشن



http://s1.picofile.com/file/7478621719/goal.jpg


این بچه های جدید چی میفهمن از زندگی؟ چی حالیشونه؟ وقتی یه دست گل کوچیک تو خیابون نزدن؟

 

تا حالا با توپ دولایه که لایش گشاد باشه بازی کردن ببینن از راگبی سخت تره ؟
تا حالا از این توپ دولایه سفتا خورده تو رونشون حس کنن قطع شده پاشون ؟
تا حالا توپشون رو شوتیدن زیر ماشین گیر کنه بگه فیسسسس بعد همه بچه ها فحششون بدن ؟
تا حالا توپشون افتاده تو جوب آب ببره دو پا برن تو جوب بیارنش ؟
تا حالا توپشون افتاده خونه همسایه تک بیارن کی بره زنگ بزنه ؟
تا حالا توپ دو لایه پیدا کردن از خوشحالی تا خونه روپایی بزنن ؟
تا حالا شده تو راه بقالی واسه خرید توپ پلاستیکی قرمز و سفید پول رو گم کنن اونوقت همونجا بشینن گریه کنن ؟
میدونن تو گل کوچیک گل زیر طاق حکم تشرف به درگاه حق تعالی رو داشت ؟
میدونن لیگ محله از بوندس لیگا مهمتره ؟
میدونن یعنی چی ساعتها پشت تیر دروازه بزرگترا وایسادن تا بازیشون بدن یعنی چی ؟
میدونن دعوت بچه های محله بغلی واسه یه سه گله کم از یک لشگرکشی ناموسی نداشت ؟
دریبل تو گل می دونن چیه ؟ سانتر از جناحین تو یه کوچه 6 متری دیدن ؟
اصلاً میدونن آقای اسماعیل آبادی چطوری توپ جر میداد ؟
با دخترای کوچه فوتبال بازی کردن که همه جای تنشون جای چنگ باشه آخر بازی ؟
شوت یه ضرب میدونن چیه ؟ دور نزدیک می فهمن کنایه از کدوم ضربه بوده ؟
یه تیکه تو گل می دونن کی جایگزین پنالتی میشه ؟
یه پا ثابت موقع پنالتی میدونن اشارت به کدوم پا داره ؟
تا حالا ژست دو پا ثابت موقع پنالتی گرفتن ؟
تا حالا موقع حمله به سمت دروازه با صدای بلند آهنگ فوتبالیستها خوندن ؟
میدونن داشتن تور دروازه برای گل کوچیک یه آپشن حساب میشد و مخصوص مایه دارا بود ؟
اوووه بخوام بنویسم یه کتاب میشه اندر احوالات گل کوچیک … آخه چی میفهمن اینا ؟!


منبع: http://www.alamto.com

آبراهام لینکلن پسر یک کفاش بود

پدر لینکلن کفاش سلطنتی بود و کفش های افراد مهم سیاسی را تعمیر و یا تمیز می کرد.آبراهام پس از سالها تلاش و شکست،در سال 1861 به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد.اولین سخنرانی او در مجلس سنای بدین صورت گذشت:نمایندگان مجلس از اینکه لینکلن رئیس جمهور شده بود ناراضی بودند.
چرا که او از یک خانواده فقیر و فاقد سطح اجتماعی بالا بود.زمانی که لینکلن برای سخنرانی پشت تریبون قرار گرفت قبل از آنکه لب باز کند و سخنی بگوید یکی از نمایندگان مخالف با عصبانیت و بی ادبی تمام از سوی جایگاه خود فریاد زد:"آبراهام!حالا که بطور شانسی رئیس جمهور شده ای فراموش نکن که می دانیم تو یک بچه کفاش بیشتر نیستی!"

مسلما"هر فردی در جایگاه لینکلن قرار داشت با این نماینده گستاخ که او را اینگونه مورد خطاب قرار داده برخورد می کرد!اما آبراهام لینکلن این چنین نکرد.
او لبخندی زد و سخنرانی خود را اینطور شروع کرد:"من از آقای نماینده بسیار بسیار ممنونم که در چنین روزی مرا به یاد پدرم انداخت.چه روز خوبی و چه یاد آوری خوبی!من زندگی و جایگاهم را مدیون زحمات پدرم هستم.
آقایان نماینده بنده در اینجا اعلام می کنم که بنده مانند پدرم ماهر نیستم.با این حال از دستان هنرمند او چیزهایی آموخته ام.پس اگر کسی از شما تمایل به تعمیر کفش خود داشت با کمال میل حاضر به تعمیر کفشش خواهم بود!

یکی از اقدامات مهم و تاثیر گذار لینکلن خاتمه بخشیدن به تاریخ برده داری در ایالات متحده امریکا بود.



http://s1.picofile.com/file/7476959672/158406_472.jpg

عکسی که اوباما را به دردسر انداخت

این عکس تیغ دولبه ای برای باراک اوباما است. تیغی که هم می تواند زبان منتقدان را قطع کند و هم دل هواداران را به پیروزی او قرص تر سازد.


عکسی که تاریخ آن به می ۲۰۰۹ بازمی گردد این روزها هم ابزاری در اختیار طرفداران اوباما است و هم حربه ای در دست منتقدانش که او را باز به دلیل رنگ چهره اش به نژادپرستی و تبعیض نژادی متهم کنند. نیویورک تایمز با زنده کردن این عکس ، داستان پسر ۵ ساله ای را می نویسد که یک روز به همراه خانواده اش به کاخ سفید رفت و از رئیس جمهور خواست اجازه دهد موهایش را لمس کند!


این عکس از سه سال پیش تاکنون بر روی یکی از دیوارهای ضلع غربی کاخ سفید آویزان شده و البته به سرعت هم تبدیل به یکی از پربیننده ترین عکس هایی شد که از این دست به آن دست شد.

در ماه می سال ۲۰۰۹ میلادی بود که جاکوب فیلادلفیا به همراه خانواده اش به دلیل شغل پدر که از اعضای شورای امنیت ملی بود به کاخ سفید دعوت شدند. پدر این خانواده از اوباما درخواست کرد که عکس یادگاری با او و فرزندانش بگیرد. در این فاصله زمانی بود که جاکوب رو به اوباما کرده و گفت: می توانم از شما سوالی بکنم؟ در آن زمن تنها ۵ ماه از حضور اوباما در کاخ سفید گذشته بود. متن مکالمه جاکوب و اوباما به شرح زیر است:


جاکوب: می خواهم بدانم آیا موهای شما نیز مانند موهای من است؟




جاکوب این سوال را به قدری با ترس و آرام مطرح کرد که اوباما از او خواست بلندتر صحبت کند.


رئیس جمهور در پاسخ گفت: می توانی خودت لمسش کنی.


اوباما سر خود را پایین می آورد و این عکس توسط عکاس کاخ سفید ثبت شد. جاکوب پس از لمس موهای رئیس جمهور گفت: بله!دقیقا مثل هم است.


اکنون با گذشت بیش از سه سال از آن تاریخ منتقدان اوباما با رو شدن این تصویر سعی می کنند باز بحث نژادپرستی آقای اوباما را در بوق و کرنا کنند. این طیف ادعا می کنند که اوباما هنوز هم در میان سیاهان آمریکایی نماد مردی است که علیه سفیدپوستان بخواست و موفق شد به عنوان نخستین رئیس جمهور سیه چرده آمریکایی به کاخ سفید راه یابد.


در سوی دیگر این بازی عکاس این عکس ادعا می کند که این عکس به تنهایی می تواند بار تبلیغات برای مردمی بودن اوباما را بر دوش بکشد و تاکید دارد که این عکس نشان می دهد که اوباما حتی برای یک پسربچه امریکایی نیز احترام قایل است.

نامه ای از پدر و مادر

فرزندم
وقتی من پیر میشوم
امیدوارم من را درک کنی و با من صبور باشی

اگر بشقابی را شکستم یا سوپ را روی میز ریختم به این دلیل است که قدرت بینایی من کم شده است
امیدوارم در آن شرایط روی من فریاد نکشی
افراد پیر خیلی حساس هستند
خیلی افسرده و غمگین میشوند وقتی که رویشان فریاد میکشید

وقتی قدرت شنوایی من کمتر شد،من نمیتوانم بشنوم که تو چه میگویی
امیدوارم که مرا کر صدا نکنی
تکرار کن آنچه را که گفتی یا آنرا برای من بنویس

فرزندم من متاسفم
من در حال پیرتر شدن هستم

وقتی زانوهای من ضعیف تر شدند
امیدوارم با من صبور باشی و مرا در بلند شدن کمک کنی
مثل زمانیکه من تو را در راه رفتن کمک میکردم زمانیکه کودک بودی

فرزندم لطفا مرا تحمل کن

وقتی که جملاتم را چند بار تکرار میکنم
امیدوارم که همچنان به من گوش دهی و مرا مسخره نکنی یا از گوش دادن به سخنان من خسته نشوی
آیا به خاطر می آوری وقتی که کودک بودی و یک بالون میخواستی
یادت هست چندین بار خواسته ات را تکرار کردی تا در آخر به هدفت رسیدی

فرزندم لطفا همچنین از حس بویایی ضعیف من هم گذشت کن
حس بویایی من متعلق به یک شخص پیر است

لطفا مرا مجبور به حمام کردن نکن
بدن من دیگر ضعیف شده است و براحتی سرما میخورم
آیا بخاطر می آوری زمانیکه تو کودک بودی
برای اینکه تو را به حمام ببرم باید به دنبالت میدویدم زیراکه تو دوست نداشتی به حمام بروی

امیدوارم که با من صبور باشی زیرا که اینها جزئی از پیری است
منظور من را خواهی فهمید زمانیکه تو هم پیر شدی

فرزندم اگر وقت آزاد داشتی امیدوارم که بتوانیم با هم صحبت کنیم حتی برای چند دقیقه
من همیشه تنها هستم و کسی را ندارم که با او صحبت کنم
میدانم که سرت شلوغ است
حتی اگر به داستانهای من علاقه مند نیستی لطفا برای من اندکی وقت بگذار
آیا به خاطر می آوری زمانی را که کودک بودی
من به همه داستانهای تو درباره خرست تدی گوش میکردم

وقتی زمانی برسد که من علیل و بیمار شوم امیدوارم صبور باشی و در آنروز تو از من مراقبت کنی

من واقعا متاسفم
اگر زمانی رختخوابم را خیس کردم امیدورام صبور باشی و در آخرین لحظات زندگیم از من مراقبت کنی

زمانیکه هنگام مرگم رسید امیدوارم دستانم را در دستت قرار دهی و به من برای مواجه شدن با مرگ روحیه بدهی


و نگران نباش

وقتیکه در نهایت خدا را ملاقات کردم

در گوشهایش زمزمه میکنم که به زندگی تو برکت ببخشد

زیرا تو عاشقانه پدر و مادرت را دوست داشتی

از تو بخاطر مراقبتهایت سپاسگزارم

ما عاشق تو هستیم

پدر و مادرت

جنگ و جنایت و وحشی گری

کوتاه ترین جنگ ثبت شده در تاریخ در سال 1896 صورت گرفت که در آن زنگبار به انگلستان پس از تنها 38 دقیقه تسلیم شد.


 

طولانی ترین جنگ موسوم به جنگ 100 ساله بین انگلیس و فرانسه بود. که در واقع 116 سال به طول انجامید (این جنگ سال 1453 گ پایان یافت). انگلستان هزینه این جنگ را تنها از طریق مالیات مستقیم از درآمد مردم تامین می کرد.

از سال 1495 به این طرف، هیچ دوره 25 ساله بدون جنگ وجود نداشته است. و همواره بشریت در حال نزاع با هم بوده اند. تنها از سال 1815 به این طرف حدود 200 جنگ بین کشورها وجود داشته است.


واضح است که جنگ برای همه بخصوص کودکان و حتی دیگر موجودات زنده رنج آور است.


جنگ و جنایت و وحشی گری

ادامه مطلب ...